گندمکی حوالی دریا

ساخت وبلاگ

من مهمان بغض های پنهانیم 

بغض هایی ک فاجعه بود... 

چقدر چشمانم میسوزد

حس میکنم دیگر شکستن بس است 

کاش قدری قوی تر شوم

کاش خودم به داد خودم برسم 

چقدر ميشود شعرهایی که حفظ کرده ام تعدادشان خیلی خیلی زیاد شود

چقدر خوب میشود دایره ی لغاتم بسیار بالا برود

و من دوست میدارم همیشه لبخند هايم ساده بماند 

سادگی را دوست دارم

گندمکی حوالی دریا...
ما را در سایت گندمکی حوالی دریا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 1 تاريخ : پنجشنبه 29 دی 1401 ساعت: 13:41

خیلی وقت بود دلخوشی هایش ته کشیده بود میان برهوت احساس یکهو پیدایش شده بود فکرش را بکن

چه غافلگيرانه روزگار توطیه ها چیده بود که آن دو مقابل هم قرار بگیرند 

ولی بازی روزگار را چ کسی میداند تمام تلاشش را کرد بازی را به نفع خودش تمام کند

هردو مات...

 روزگار لعنتی

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۶ساعت 23:18&nbsp توسط گندمک  | 


گندمکی حوالی دریا...
ما را در سایت گندمکی حوالی دریا دنبال می کنید

برچسب : مینویسم, نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 28 تاريخ : شنبه 4 آذر 1396 ساعت: 13:22

نه اینکه نتونم خوشی بقیه رو ببینم نه ولی بیزارم از آدمایی ک نهایت دغدشون ترس از سوسک و....  دیگه تهش میرسه به رنگ موی هفتشون....  و این موقع ها خیلیی خدا در نظرم منفور میشه  چون به عده ای اونقد درد میده ک آدم هیچی نمیتونه بگه يه عده هم ک... +چرا فکر میکنید قصه ست عین واقعیت  این قصه ی یه نفر بود هزاران نفر با این قصه وجود دارد...  + نوشته شده در  شنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۹۶ساعت 9:57  توسط گندمک  |  گندمکی حوالی دریا...ادامه مطلب
ما را در سایت گندمکی حوالی دریا دنبال می کنید

برچسب : هعیییی, نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 28 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:12

نوشته های من دیگرشبیه خودم پر درد شده اند

چشم هایم پر و لبریزند از چه نمیبارند را نميدانم 

تنها چیزی ک فهمیده ام من لایق این روزها نبوده ام 

چیزی درونم مرا امیدوار نگه داشته است

+موهایم را باز گذاشته ام که به دستان باد شانه شوند، اگر غنچه ای یاس هم لای موهایم میگذاشت دلخوشتر میشدم

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و هشتم تیر ۱۳۹۶ساعت 23:33  توسط گندمک  | 
گندمکی حوالی دریا...
ما را در سایت گندمکی حوالی دریا دنبال می کنید

برچسب : اينروزا, نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 29 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:12

خیلی وقت بود دلخوشی هایش ته کشیده بود میان برهوت احساس یکهو پیدایش شده بود فکرش را بکن

چه غافلگيرانه روزگار توطیه ها چیده بود که آن دو مقابل هم قرار بگیرند 

ولی بازی روزگار را چ کسی میداند تمام تلاشش را کرد بازی را به نفع خودش تمام کند

هردو مات...

 روزگار لعنتی

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۶ساعت 23:18  توسط گندمک  | 
گندمکی حوالی دریا...
ما را در سایت گندمکی حوالی دریا دنبال می کنید

برچسب : مینویسم, نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 25 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:12

این روزها مهم نیست چطور میگذرن مهم اینه حال دلم خوبه 

این را عمیقاً باور کن

+ نوشته شده در  دوشنبه دوم مرداد ۱۳۹۶ساعت 23:21&nbsp توسط گندمک  | 
گندمکی حوالی دریا...
ما را در سایت گندمکی حوالی دریا دنبال می کنید

برچسب : عشق,لاکا,روزمون,مبارک, نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 33 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:12

خوشحالم حالم خوبه تفکرم مثبت فرکانس با موج مثبت توی اطرافم ساطع کردم، و صمیمی ترین رفیقم بهم پیام بده عشقم دلم برات تنگ شده  و من امروز صبح اینو گذاشته باشم پروفایلم:دلیل لبخندها باش;-)  این رفیقم خیلی وقت ها دلیل لبخندهای من بوده و از اونایی که باید همیشه باهاش بمونم دوست دداااارم رفیقم زندگی رو دور مثبت عالیه عااالییی میخوام از اینجا کوچ کنم وبلاگ جدید اگه کسی هس بخواد منو بخونه آدرس بذاره آدرس بذارم براش  الهی شکرت شکر مهربان + نوشته شده در  شنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۹۶ساعت 12:31  توسط گندمک  |  گندمکی حوالی دریا...ادامه مطلب
ما را در سایت گندمکی حوالی دریا دنبال می کنید

برچسب : کلییی,برنامه,های,مثبت,دارم,میخوام,بهشون,برسم, نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 25 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:12

کی میشود که دوباره آرامشی شبیه به همان موقع ها که در حیاط خانه پدربزرگ مادربزرگ جمع میشدیم برگردد به لحظه هایمان 

هنوز هم بوی درخت انجیر سبز زیر بینیم هست

گل شببوی صورتی ک میخندید را هم...

چقدر دردها اینروزها زمخت شده اند لعنتی ها کمی کوتاه بیایید

بگذارید زندگیمان را بکنیم

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 0:59  توسط گندمک  | 
گندمکی حوالی دریا...
ما را در سایت گندمکی حوالی دریا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 37 تاريخ : پنجشنبه 25 خرداد 1396 ساعت: 16:49

الهی به امید تو... 13اردیبهشت:بعد ناهار آماده شدیم و راه افتادیم سمت شهر پدربزرگ جان برای عروسی دختر خاله جانمان که بسی خوش گذشتخب سرراه رفتیم دنبال آبجي از اونور رفتیم خونه بابابزرگ اولش رفتیم آرایشگاه برا اصلاح بعدش دیگه گوشم خیلی اذیت میکرد دیگه اونجا رفتم دکتر فوق تخصص بود همچییین با آراااامش بر گندمکی حوالی دریا...ادامه مطلب
ما را در سایت گندمکی حوالی دریا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 43 تاريخ : پنجشنبه 25 خرداد 1396 ساعت: 16:49

+من سخت تو را دچارم...

+لای پلک های تو که بسته میشود... دنیا لبریز جنون میشود...

+ نوشته شده در  دوشنبه یکم خرداد ۱۳۹۶ساعت 23:19&nbsp توسط گندمک  | 
گندمکی حوالی دریا...
ما را در سایت گندمکی حوالی دریا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 34 تاريخ : پنجشنبه 25 خرداد 1396 ساعت: 16:49