چه غافلگيرانه روزگار توطیه ها چیده بود که آن دو مقابل هم قرار بگیرند
ولی بازی روزگار را چ کسی میداند تمام تلاشش را کرد بازی را به نفع خودش تمام کند
هردو مات...
روزگار لعنتی
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۶ساعت 23:18  توسط گندمک |
بغض هایی ک فاجعه بود...
چقدر چشمانم میسوزد
حس میکنم دیگر شکستن بس است
کاش قدری قوی تر شوم
کاش خودم به داد خودم برسم
چقدر ميشود شعرهایی که حفظ کرده ام تعدادشان خیلی خیلی زیاد شود
چقدر خوب میشود دایره ی لغاتم بسیار بالا برود
و من دوست میدارم همیشه لبخند هايم ساده بماند
سادگی را دوست دارم
گندمکی حوالی دریا...برچسب : نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 1
چه غافلگيرانه روزگار توطیه ها چیده بود که آن دو مقابل هم قرار بگیرند
ولی بازی روزگار را چ کسی میداند تمام تلاشش را کرد بازی را به نفع خودش تمام کند
هردو مات...
روزگار لعنتی
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۶ساعت 23:18  توسط گندمک |
برچسب : مینویسم, نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 28
برچسب : هعیییی, نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 28
چشم هایم پر و لبریزند از چه نمیبارند را نميدانم
تنها چیزی ک فهمیده ام من لایق این روزها نبوده ام
چیزی درونم مرا امیدوار نگه داشته است
+موهایم را باز گذاشته ام که به دستان باد شانه شوند، اگر غنچه ای یاس هم لای موهایم میگذاشت دلخوشتر میشدم
برچسب : اينروزا, نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 29
چه غافلگيرانه روزگار توطیه ها چیده بود که آن دو مقابل هم قرار بگیرند
ولی بازی روزگار را چ کسی میداند تمام تلاشش را کرد بازی را به نفع خودش تمام کند
هردو مات...
روزگار لعنتی
برچسب : مینویسم, نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 25
این را عمیقاً باور کن
هنوز هم بوی درخت انجیر سبز زیر بینیم هست
گل شببوی صورتی ک میخندید را هم...
چقدر دردها اینروزها زمخت شده اند لعنتی ها کمی کوتاه بیایید
بگذارید زندگیمان را بکنیم
برچسب : نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 37
برچسب : نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 43
+لای پلک های تو که بسته میشود... دنیا لبریز جنون میشود...
برچسب : نویسنده : zabzekal1372a بازدید : 34